Thursday, December 17, 2009

تناقضات قرآن درباره ی مدت زمانی که خداوند صرف آفرینش هستی کرده:6 روز یا 8 روز( یعنی خداوند با بیگ بنگ نمیتونست ...)1

.« وَلَقَد خَلَقناَ السَّمواتِ وَالاَرضَ وَ ما بَينَهُما فی سِتَّةِ اَيامٍ وَ ما مَسَّنا مِن لُغُوبٍ »
يعنی ما آسمانها و زمين را و آنچه مابين آنهاست در شش روز آفريديم و خستگی به ما راه نيافت.
تفاوت اين آيه با سه آيه پيشين اين است که تنها به ذکر آسمان و زمين اکتفا نشده و آفرينش به آنچه مابين آنهاست نيزتعلق می گيرد و [به] علاوه در اين عمل خطير و سترگ، خستگی به ذات باريتعالی راه نيافته است.
خستگی کاهش نيروی حياتی است و اين کاهش به موجودهای ضعيف و محدود و قابل انهدام اختصاص دارد نه به ذات پروردگار که ازلی و ابدی است و از هرگونه کاهش و ضعف و عوارض خارجی برکنار . پس، آوردنِ اين مطلب که از آفرينش خسته نشده ام برای چيست؟ آيا برای جواب به تورات است که خدا روز هفتم به استراحت پرداخت که بالملازمه معنی خستگی از آن استنباط می شود؟
٥- آيه ٩ از سوره فصّلت [سجده]
.« قُل اِنَّکُم لَتکفُرُونَ بِالَّذی خَلَقَ الاَرضَ فی يومَينِ »
يعنی به آنها بگو آيا منکر وجود کسی می شوند که زمين را در دو روز آفريده است؟
در اين ايه باز خداوند سخن می گويد نه محمد و مدت خلقت زمين را دو روز معين کرده است . فحوای آيه اين است که همه اعراب مکه می دانستند که زمين در دو روز خلق شده است و بنا براين نبايد منکر وجود شخصی شوند که کار بدين عظمت را در دو روز انجام داده است . اما عربها چنين اطلاعی نداشتند تا از آنها بازخواست شود که چرا به آفريننده زمين کافرند . گرچه خداوند سخن گفته است ولی استدلال خداوندانه نيست زيرا از آنها ايمانی توقع دارد که آن ايمان نتيجه اطلاع و اذعان اعراب است به اين امر که کسی هست که زمين را در دو روز آفريده است . پس ناچار بايد آن [آيه] را مولود تصور خود حضرت رسول دانست.-٦
در همين سوره فصّلت آيه ١٠ مشعر است بر اينکه چهار روز را خداوند صرف ايجاد وسايل معيشت کره زمين
فرموده است:
.« وَ جَعَلَ فيها رَواسِی مِن فَوقِها وَ بارَکَ فيها وَقَدَّرَ بيها اَقواتَها فی اَربَعَةِ اَيامٍ سَواءً لِلسّائِلينَ »
[يعنی] و بر روز زمين کوهها را قرار داد که زمين استوار بماند و برکتهای خود را برای زندگی جانداران در چهار روز فراهم ساخت.-٧
در اين سوره ديگر از استقرار خداوند بر عرش سخن به ميان نمی آيد . ولی در عوض در آيه ١١ همين سوره می فرمايد:
.« ثُمَّ استَوی اِلَی السَّماءِ وَهِی دُخانُ فَقالَ لَها وَ لِلاَرضِ ائتِيا طَوعاً اَو کَرهاً قالَتا اَتَينا طائِعينَ »
يعنی پس بر اسمان که دودی بيش نبود بر شد و او به آسمان و به زمين گفت به مراد من بگرديد يا از روی رضا يا از راه اجبار، آنها گفتند ما مطيع اوامريم. باشد به صيغه تثنيه آمده است . ولی در آخر « قالتا » نصّ همين آيه زمين و آسمان مؤنثند و از همين رو فعل آنها که جمع مذکر آمده و از مواردی است که تخلف از اصول زبان عرب روی داده است. « طائعين » آيه با کلمه -٨
در آيه ١٢ همين سوره دو روز به بنای هفت آسمان اختصاص يافته است: .« فَقَضيهُنَّ سَبعَ سَمواتٍ فی يومَينِ وَ اَوحی فی کُلَّ سَماءٍ اَمرَها » [يعنی] پس دو روزه به ساختن هفت آسمان پرداخت و تکليف هر يک را معين فرمود.
در اين آيه که سخن از بنای آسمان و زمين است، عدد ايام خلقت به هشت روز بالغ می شود [يعنی بيش از يک هفته ]. اين تشويش در موضوع ديگری نيز روی می دهد که نمی توان آن را سخن خدا دانست.-٩
اِنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِندَاللهِ اثنا عَشَرَ شَهراً فی کِتابِ اللهِ يومَ خَلَقَ السَمواتِ وَالاَرضَ مِنها اَربَعَةُ حُرُمُ ذلِکَ الَّذينُ »
.« القَّيمُ

برگرفته از کتاب "23 سال" زنده یاد علی دشتی

No comments:

Post a Comment