Saturday, December 26, 2009

قم - اصفهان - تهران , مثلثی که از چنگ حکومت در آمده

برگرفته از پیک نت:

حادثه سازی های توام با تهاجم اوباش لباس شخصی به مساجد محل ختم آیت الله منتظری در قم و اصفهان و همچنین حملاتی که به دو بیت آیت الله منتظری و آیت الله صانعی صورت گرفت، هرگز نمی تواند چنان گردوخاکی به پا کند که واقعیات زیر که به نقل از محافل سیاسی ایران می آید در پشت آن پنهان شود:

1- بعد از شش ماه سرکوب مردم و رد تمام درخواست های موسوی و کروبی از وزارت کشور برای صدور مجوز یک راهپیمائی، سرانجام مردم این فرصت حضور را پیدا کردند. در تمام این 6 ماه احمدی نژاد، احمد جنتی، رهبر، فرماندهان نظامی و بقیه خرده ریزهای کودتا مردم را عده ای اغتشاشگر معرفی کرده و مدعی شده بودند که مردم حسابشان را از اغتشاشگران جدا کردند. موسوی و کروبی برای سنجش میزان ادعای آقایان و برای مشخص شدن شمار طرفداران حکومت و طرفداران جنبش بارها تقاضای مجوز راهپیمائی کرده بودند. حتی در ماجرای حکومت ساخته پاره شدن عکس آیت الله خمینی نیز معاون وزارت کشور درخواست مجمع روحانیون مبارز را رد کرد و پاسخ کروبی و موسوی را هم که تقاضای راهپیمائی کرده بودند نداد. یک نمایش مضحک پس از نماز جمعه تهران برپا کردند که سخنگویش را در همین شماره پیک نت معرفی می کنیم. آیت الله منتظری با درگذشت خویش جواز این راهپیمائی را صادر کرد و آنچه در روز دوشنبه در قم اتفاق افتاد بزرگترین تودهنی مردم به حاکمیت بود.

2- تظاهرات دوشنبه در قم نشان داد که 20 سال تبلیغات علیه آیت الله منتظری در شناخت مردم از ایشان بی تاثیر بوده است و سرانجام اشتباهی که درباره آیت الله صانعی می کنند نیز جز همین نخواهد بود.

3- تظاهراتی که روز سه شنبه شیخ محمد یزدی، مصباح یزدی، استانداری قم، با کمک سپاه و نیروی انتظامی و بسیج در قم راه انداختند، ضربه ای به حاکمیت بود که ضربه دوشنبه را کامل کرد. مردم بی اعتناء به رجز خوانی های صدا و سیما خود به چشم خویش دو جمعیت را مقایسه کردند و تردید نیست که در راس حاکمیت کودتائی نیز فیلم ها و عکس های دو تظاهرات را با هم مقایسه کرده اند. یعنی مقایسه فیل با موش! یک میلیون جمعیت در برابر حداکثر 5 هزار طلبه و بسیجی حقوق بگیر و پیاده نظام چماقدار!

4- تظاهرات سه شنبه را چنان شتابزده و وحشت زده سازمان دادند که فرصت نکردند زمینه مذهبی و روحانی این تظاهرات را بسنجند. حتی یک مرجع تقلید و یک روحانی شناخته شده نه از تظاهرات سه شنبه حمایت کرد، نه پیامی برای آن فرستاد و نه در آن شرکت کرد. و این تو دهنی مهمی بود به حاکمیتی که مدعی است سکان یک جمهوری اسلامی را در دست دارد!

تظاهرات سه شنبه به مردم و حاکمیت نشان داد که روحانیت حساب کار خود را روز دوشنبه کرده و به همین دلیل کیلومترها از حاکمیت کودتائی فاصله گرفته است و دیگر روی آنها بعنوان حامی خامنه ای و حامی دولت کودتائی به هیچ وجه نمی توان حساب کرد. این نکته مهمی است که بازتاب آن خواه نا خواه در سپاه و بسیج نمایان خواهد شد و در مجلس خبرگان نیز تاثیر قطعی خود را خواهد گذاشت.

5- آیت الله نوری همدانی، تنها روحانی بود که گفت: «در قم اگر به ولایت(خامنه ای) حمله شود محکوم است.»

سخنان او مهم نبود، مهم آن بود که حتی یک روحانی ساکن قم سخنان او را تائید نکرد. هیچکس محلش نگذاشت.

6- گفته می شود، روز گذشته و بدنبال حمله به مسجد محل مراسم ختم آیت الله منتظری در اصفهان و جلوگیری از رسیدن آیت الله طاهری به این محل، از اصفهان با بیت خامنه ای تماس گرفته شد و برای وی پیام داده اند: "آقا این حرکاتی که در قم و اصفهان کردند برای اینست که راه بازگشت شما را ببندند. هوشیار باشید!"

در یک گزارش محرمانه دیگر که برای وزارت کشور ارسال شده و سپس در شورای امنیت ملی طرح شده تاکید شده: همه شهر – اصفهان- از ماجرای حمله به محل ترحیم با خبر شده اند. این کار اشتباه بود. نفوذ ایشان در اصفهان بیشتر از جاهای دیگر بود. حالا، حتی اگر عده زیادی هم نسبت به این مسائل بی تفاوت بودند، حساس شده و رفته اند دنبال این که منتظری کی بود و چی گفت. این نارضایتی در بازار اصفهان و حتی حوزه اصفهان وسیع گزارش شده است. خطر حرکت مردم از نجف آباد به اصفهان و یا شورش در خود نجف آباد جدی است. تدبیر کنید!

7- از یک محفل سیاسی دیگر نقل شده است که در جلسه بررسی تظاهرات دوشنبه قم در حضور خامنه ای به وی گفته شده: پیام شما بمناسبت در گذشت آقای منتظری اشتباه بود، زیرا باعث شد برای چند ساعت سردرگمی در نیروهای انتظامی و امنیتی بوجود بیآید و مردم در این فرصت ریختند به خیابان ودر شیرازه کنترل از دست ما در رفت. و حالا بعد از تهران، ما قم و اصفهان را هم از دست دادیم!

از همین جلسه نقل می شود که مشاوران خامنه ای گفته اند: اگر آقای منتظری 6 ماه قبل فوت کرده بود، هیچوقت چنین جمعیتی برای او به خیابان نمی آمد!

در این ارزیابی، نوعی توصیه برای "مرگ کشی" کسانی می شود که بیم دارند در آینده حتی بیش از امروز نفوذ در میان مردم پیدا کنند!

Sunday, December 20, 2009

مردم از تهران و شهرهای نزدیک به قم خود را به تشیع جنازه آیت الله منتظری برسانند.

به گزارش جرس، بنابرگزارشهاي رسيده قرار است مراسم تشييع پيكر آيت الله العظمي منتظري فردا ساعت 9 صبح از روبروي بيت ايشان برگزار شود

Thursday, December 17, 2009

تناقضات قرآن درباره ی مدت زمانی که خداوند صرف آفرینش هستی کرده:6 روز یا 8 روز( یعنی خداوند با بیگ بنگ نمیتونست ...)1

.« وَلَقَد خَلَقناَ السَّمواتِ وَالاَرضَ وَ ما بَينَهُما فی سِتَّةِ اَيامٍ وَ ما مَسَّنا مِن لُغُوبٍ »
يعنی ما آسمانها و زمين را و آنچه مابين آنهاست در شش روز آفريديم و خستگی به ما راه نيافت.
تفاوت اين آيه با سه آيه پيشين اين است که تنها به ذکر آسمان و زمين اکتفا نشده و آفرينش به آنچه مابين آنهاست نيزتعلق می گيرد و [به] علاوه در اين عمل خطير و سترگ، خستگی به ذات باريتعالی راه نيافته است.
خستگی کاهش نيروی حياتی است و اين کاهش به موجودهای ضعيف و محدود و قابل انهدام اختصاص دارد نه به ذات پروردگار که ازلی و ابدی است و از هرگونه کاهش و ضعف و عوارض خارجی برکنار . پس، آوردنِ اين مطلب که از آفرينش خسته نشده ام برای چيست؟ آيا برای جواب به تورات است که خدا روز هفتم به استراحت پرداخت که بالملازمه معنی خستگی از آن استنباط می شود؟
٥- آيه ٩ از سوره فصّلت [سجده]
.« قُل اِنَّکُم لَتکفُرُونَ بِالَّذی خَلَقَ الاَرضَ فی يومَينِ »
يعنی به آنها بگو آيا منکر وجود کسی می شوند که زمين را در دو روز آفريده است؟
در اين ايه باز خداوند سخن می گويد نه محمد و مدت خلقت زمين را دو روز معين کرده است . فحوای آيه اين است که همه اعراب مکه می دانستند که زمين در دو روز خلق شده است و بنا براين نبايد منکر وجود شخصی شوند که کار بدين عظمت را در دو روز انجام داده است . اما عربها چنين اطلاعی نداشتند تا از آنها بازخواست شود که چرا به آفريننده زمين کافرند . گرچه خداوند سخن گفته است ولی استدلال خداوندانه نيست زيرا از آنها ايمانی توقع دارد که آن ايمان نتيجه اطلاع و اذعان اعراب است به اين امر که کسی هست که زمين را در دو روز آفريده است . پس ناچار بايد آن [آيه] را مولود تصور خود حضرت رسول دانست.-٦
در همين سوره فصّلت آيه ١٠ مشعر است بر اينکه چهار روز را خداوند صرف ايجاد وسايل معيشت کره زمين
فرموده است:
.« وَ جَعَلَ فيها رَواسِی مِن فَوقِها وَ بارَکَ فيها وَقَدَّرَ بيها اَقواتَها فی اَربَعَةِ اَيامٍ سَواءً لِلسّائِلينَ »
[يعنی] و بر روز زمين کوهها را قرار داد که زمين استوار بماند و برکتهای خود را برای زندگی جانداران در چهار روز فراهم ساخت.-٧
در اين سوره ديگر از استقرار خداوند بر عرش سخن به ميان نمی آيد . ولی در عوض در آيه ١١ همين سوره می فرمايد:
.« ثُمَّ استَوی اِلَی السَّماءِ وَهِی دُخانُ فَقالَ لَها وَ لِلاَرضِ ائتِيا طَوعاً اَو کَرهاً قالَتا اَتَينا طائِعينَ »
يعنی پس بر اسمان که دودی بيش نبود بر شد و او به آسمان و به زمين گفت به مراد من بگرديد يا از روی رضا يا از راه اجبار، آنها گفتند ما مطيع اوامريم. باشد به صيغه تثنيه آمده است . ولی در آخر « قالتا » نصّ همين آيه زمين و آسمان مؤنثند و از همين رو فعل آنها که جمع مذکر آمده و از مواردی است که تخلف از اصول زبان عرب روی داده است. « طائعين » آيه با کلمه -٨
در آيه ١٢ همين سوره دو روز به بنای هفت آسمان اختصاص يافته است: .« فَقَضيهُنَّ سَبعَ سَمواتٍ فی يومَينِ وَ اَوحی فی کُلَّ سَماءٍ اَمرَها » [يعنی] پس دو روزه به ساختن هفت آسمان پرداخت و تکليف هر يک را معين فرمود.
در اين آيه که سخن از بنای آسمان و زمين است، عدد ايام خلقت به هشت روز بالغ می شود [يعنی بيش از يک هفته ]. اين تشويش در موضوع ديگری نيز روی می دهد که نمی توان آن را سخن خدا دانست.-٩
اِنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِندَاللهِ اثنا عَشَرَ شَهراً فی کِتابِ اللهِ يومَ خَلَقَ السَمواتِ وَالاَرضَ مِنها اَربَعَةُ حُرُمُ ذلِکَ الَّذينُ »
.« القَّيمُ

برگرفته از کتاب "23 سال" زنده یاد علی دشتی

Tuesday, December 15, 2009

حاکمیت با تقلای خود برای اسلامی جلوه دادن خویش و ضد اسلام جلوه دادن جنبش سبز نقطه ی ضعف خود را نمایان ساخته

بعد از انتخابات 22 خرداد اتفاقات زیادی افتاد که هر کدام سهمی در تحولات این 7 ماهه اخیرداشته اند ولی بدون شک یکی از بزرگترین و موثرترین اتفاقات افشاگری کروبی در مورد تجاوزات صورت گرفته به بازداشتی های بعد از انتخابات بود که حیثیت حکومت اسلامی را زیرسئوال برد و سراسیمگی و دستپاچگی رهبر و کودتاچیان برای ماست مالی کردن قضیه و پاک کردن این لکه ی ننگ از پیشانیشان کاملا مشهود بود زیرا تجاوز به عنف و لوات از نابخشودنی ترین گناهان در اسلام به شمار میرود واین امر باعث میشد تا یگانه حامینشان در بین مردم یعنی همان قشر مذهبی و عده ای از روحانیون بیش از پیش به صفوف مردم معترض بپیوندند که تا حدودی هم همینگونه شد.اکنون هم با اجرای سناریو های احمقانه مثل پاره کردن عکس آقای خمینی به دنبال تحریک احساسات همان قشر مذهبی ساده دل و به صورت کلی به دنبال همان ضد اسلام جلوه دادن جنبش سبز هستند تا از مثل تفرقه بیانداز و حکومت کن عقب نمانند.ولی از آنجا که حکومت فاسد باید این به این مثل ها هم توجه کند که شتر سواری دولا دولا نمیشه و ماه همیشه پشت ابر نمی مونه پس منتظر ضربات مهلک جنبش سبز مردمی به خصوص قشر فرهنگی و دانشگاهی برای افشاگری بیشتر و انداختن این نقاب دینی از چهره ی ملعونشان باشند چون مردم هوشیار ایران دریافته اند که همان چیزی را که حاکمیت نقطه ی قوت خود قلمداد میکند در واقع یکی از بزرگترین نقاط ضعف آنهاست و بیشترین آسیب پذیری را از همان ناحیه دارند.پس باید بدانند ما دیگر نمیخواهیم بگذاریم از عقاید و احساسات پاک عده ای از هموطنانمان هر چند قلیل که حسابشان از مزدوران حاکمیت جداست سو استفاده کنند و آنها را در برابر جنبشی قرار دهند که نه تنها ضد اسلام نیست بلکه مخالف سو استفاده حکومت ها از اسلام و هر دین دیگریست و در قالب جامعه ای آزاد همه ی ادیان را در جای خود محترم میشمارد