آقای نیستانی عزیز هیچ یک از سبزها نیز با آزادی بیان و تبلور همه ی سلیقه ها برای نقد جنبش از همه ی زوایا مخالفتی ندارند. نیکاهنگ در یک سال گذشته همواره کاریکاتورهای بسیاری از رهبران اصلاح طلب کشیده که حتی در خود بالاترین هم مورد استقبال کاربران قرار گرفته و در بعضی مواقع حتی روی تصمیم گیری های سران جنبش اثرات مثبتی گذاشته ولی کار آخرنیکاهنگ که مهندس موسوی را هدف قرار داده بود نه تنها به نظر من بلکه به نظر بسیاری از کاربران بالاترین و فعالان جنبش سبز کاری خلاف واقع بینی و تحلیل سیاسی بود چرا که به همان اندازه که این کاریکاتور از سوی اکثریت ما سبزها مورد انتقاد قرار گرفت به همان اندازه نشریات سراسر دروغ کیهان و رجا نیوز و بسیاری از سایت های خبری کودتا به شدت از این کاریکاتور استقبال کردند و بسیاری از آنها آن را چاپ کردند که این خود دلیل محکمی بر زدن گل به خودی نیکاهنگ در این شرایط حساس و اشتباه محرض وی بوده است
نیکاهنگ و تک تک ما این حق را داریم که سران جنبش را نقد کنیم ولی نیکاهنگ کوثر به عنوان یک کاریکاتوریست بزرگ که کارهایش زیر ذره بین است پس باید با تحلیل کاملا دقیق و درک صحیح از شرایط به نقد کارساز بپردازد نه اینکه کاری ارائه دهد که به غیر از اهانت و تمسخر هیچ نکته ی مثبتی در آن نمیتوان یافت
به نظر من متاسفانه این کار ظلمی بود آن هم در حق مردی که آنقدر متواضع و فروتن هست که به عنوان رئیس جمهور واقعی منتخب مردم نه تنها هیچگاه هیچ ادعایی در زمینه ی رهبری جنبش نداشته و خاضعانه خود را پیرو مردم و خرد جمعی میدانسته بلکه به این موضوع نیز تاکید میکند که بسیاری برای رهایی از بدتر به بد رای دادند که این نشانه ی نهایت خاکساری این مرد در برابر هر ایرانی با هر نظر و عقیده و قومیتی می باشد.او در این یک سال پر التهاب همیشه در کنار جنبش و مردم بود و بخاطر دفاع از حقوق ما مردم نه تنها از تمام موقعیت های که داشت بلکه از جان و مال خود,عزیزان و اطرافیانش گذشت.با این احوال نه مردم نه خود میرحسین علی رغم محبوبیتش با تبدیل شدن وی به یک رهبر کاریزماتیک مانند خمینی موافق نیستند و مهندس موسوی را قابل نقد میدانند ولی در عین حال نمیتوان بر ظلمی که به اسم نقد و کاریکاتور روا داشته میشود سکوت کرد
نیکاهنگ و تک تک ما این حق را داریم که سران جنبش را نقد کنیم ولی نیکاهنگ کوثر به عنوان یک کاریکاتوریست بزرگ که کارهایش زیر ذره بین است پس باید با تحلیل کاملا دقیق و درک صحیح از شرایط به نقد کارساز بپردازد نه اینکه کاری ارائه دهد که به غیر از اهانت و تمسخر هیچ نکته ی مثبتی در آن نمیتوان یافت
به نظر من متاسفانه این کار ظلمی بود آن هم در حق مردی که آنقدر متواضع و فروتن هست که به عنوان رئیس جمهور واقعی منتخب مردم نه تنها هیچگاه هیچ ادعایی در زمینه ی رهبری جنبش نداشته و خاضعانه خود را پیرو مردم و خرد جمعی میدانسته بلکه به این موضوع نیز تاکید میکند که بسیاری برای رهایی از بدتر به بد رای دادند که این نشانه ی نهایت خاکساری این مرد در برابر هر ایرانی با هر نظر و عقیده و قومیتی می باشد.او در این یک سال پر التهاب همیشه در کنار جنبش و مردم بود و بخاطر دفاع از حقوق ما مردم نه تنها از تمام موقعیت های که داشت بلکه از جان و مال خود,عزیزان و اطرافیانش گذشت.با این احوال نه مردم نه خود میرحسین علی رغم محبوبیتش با تبدیل شدن وی به یک رهبر کاریزماتیک مانند خمینی موافق نیستند و مهندس موسوی را قابل نقد میدانند ولی در عین حال نمیتوان بر ظلمی که به اسم نقد و کاریکاتور روا داشته میشود سکوت کرد
