یک سئوال از بالاترین در مورد نظر سنجی اخیر/ مرز بین نقد و توهین را کی باید تعیین کنه ما کاربران یا ...

مرز بین نقد و توهین را کی باید تعیین کنه ما کاربران یا شورای نگهبان بالاترین؟ اگر این مرز را شما تعیین میکنید و قرارست شما مشخص کنید که کدام لینک نقد و کدام توهین است که باز همون آش و همونکاسه ست.آیا برای حل این مشکل تعیین مرز نقد و توهین خود کاربران با رای دادن به آن لینک تصمیم بگیرند بهتر نیست ؟ تکلیف را مشخص کنید تا ما بدانیم زیرا جمع این دو با هم ممکن نیست.یا بالاترین دموکراتیک با آزادی بیان یا بالاترین محافظ دین و ضد روشنگری. اگر واقعا دین حرف حساب و منطقی برای توجیه و دفاع از خود دارد بگذارید تا کاربران دینی پاسخ بدهند

آقای مانا نیستانی عزیز اگر در کار نیکاهنگ هیچ توهینی نمی بینید لا اقل بگوئید چه نکته ی مثبتی میبینید

آقای نیستانی عزیز هیچ یک از سبزها نیز با آزادی بیان و تبلور همه ی سلیقه ها برای نقد جنبش از همه ی زوایا مخالفتی ندارند. نیکاهنگ در یک سال گذشته همواره کاریکاتورهای بسیاری از رهبران اصلاح طلب کشیده که حتی در خود بالاترین هم مورد استقبال کاربران قرار گرفته و در بعضی مواقع حتی روی تصمیم گیری های سران جنبش اثرات مثبتی گذاشته ولی کار آخرنیکاهنگ که مهندس موسوی را هدف قرار داده بود نه تنها به نظر من بلکه به نظر بسیاری از کاربران بالاترین و فعالان جنبش سبز کاری خلاف واقع بینی و تحلیل سیاسی بود چرا که به همان اندازه که این کاریکاتور از سوی اکثریت ما سبزها مورد انتقاد قرار گرفت به همان اندازه نشریات سراسر دروغ کیهان و رجا نیوز و بسیاری از سایت های خبری کودتا به شدت از این کاریکاتور استقبال کردند و بسیاری از آنها آن را چاپ کردند که این خود دلیل محکمی بر زدن گل به خودی نیکاهنگ در این شرایط حساس و اشتباه محرض وی بوده است
نیکاهنگ و تک تک ما این حق را داریم که سران جنبش را نقد کنیم ولی نیکاهنگ کوثر به عنوان یک کاریکاتوریست بزرگ که کارهایش زیر ذره بین است پس باید با تحلیل کاملا دقیق و درک صحیح از شرایط به نقد کارساز بپردازد نه اینکه کاری ارائه دهد که به غیر از اهانت و تمسخر هیچ نکته ی مثبتی در آن نمیتوان یافت
به نظر من متاسفانه این کار ظلمی بود آن هم در حق مردی که آنقدر متواضع و فروتن هست که به عنوان رئیس جمهور واقعی منتخب مردم نه تنها هیچگاه هیچ ادعایی در زمینه ی رهبری جنبش نداشته و خاضعانه خود را پیرو مردم و خرد جمعی میدانسته بلکه به این موضوع نیز تاکید میکند که بسیاری برای رهایی از بدتر به بد رای دادند که این نشانه ی نهایت خاکساری این مرد در برابر هر ایرانی با هر نظر و عقیده و قومیتی می باشد.او در این یک سال پر التهاب همیشه در کنار جنبش و مردم بود و بخاطر دفاع از حقوق ما مردم نه تنها از تمام موقعیت های که داشت بلکه از جان و مال خود,عزیزان و اطرافیانش گذشت.با این احوال نه مردم نه خود میرحسین علی رغم محبوبیتش با تبدیل شدن وی به یک رهبر کاریزماتیک مانند خمینی موافق نیستند و مهندس موسوی را قابل نقد میدانند ولی در عین حال نمیتوان بر ظلمی که به اسم نقد و کاریکاتور روا داشته میشود سکوت کرد

رژیم قصد دارد براي "يكسره كردن کار جنبش سبز"، دست به اقدامي يكپارچه و پرهزينه و احتمالا" بدون برآورد دقيق از تبعات آن بزنند

برگرفته از سایت خودنویس

به نظر مي رسد كودتاچيان حكومتي قصد دارند براي "يكسره كرده فتنه سبز"، دست به اقدامي يكپارچه و پرهزينه و احتمالا" بدون برآورد دقيق از تبعات آن بزنند. براي تأمين عقبه رسانه اي اين اقدام، در دو هقته اخير برنامه هاي تلويزيوني فراواني ساخته و نمايش داده اند كه در آن آقاي خامنه اي تنها وارث انقلاب معرفي مي شود و هدف اين برنامه ها، ايجاد شور و هيجان عمومي براي يكسره كردن كار معترضان است. پوشش جناياتي كه نقشه آن را براي روزهاي آينده كشيده اند، تنها با يك جنگ رواني و خبرسازي ايذايي ممكن خواهد بود. براي همين بهترين اقدام حكومت در اين روزها، ژست كمك به مردم غزه و اعزام تعدادي زن و مرد با تظاهر به كمك رساني به فلسطينان است. حكومتيان پيش بيني كرده اند اسرائيل نخواهد گذاشت اين كشتي سالم به سواحل غزه برسد و بالطبع يك جنگ محدود در آن منطقه در مي گيرد و اخبار اين جنگ (كه احتمالا" قربانيان بي دفاعي مثل زنان امدادرسان ايراني ابعاد رقت انگيزي به آن اخبار خواهد داد) باعث مي شوند تا اخبار داخلي سركوبهاي خشن معترضان و احتمالا" دستگيري سران جنبش سبز و مردم تحت تأثير قرار بگيرند و شنيده نشوند! ممكن است پيش بيني كرده باشند كه اين درگيري ها در سواحل غزه، باعث مي شود سران جنبش سبز موقتا" به توصيه هاي امنيتي حكومتيان گردن بگذارند و از تشديد بحران در داخل "ام القراي اسلام" كه در حال جنگ با دشمنان است، پرهيز داده شوند.

از ديدگاه مقامات جمهوري اسلامي، گزينه "ماجراجويي در غزه" باعث مي‌شود گزينه "بحران داخلي" كنترل شود. و در زير اين دو پوسته، امتيازدهي به غرب و قبول همه شرايط شوراي امنيت انجام مي شود تا از صدور قطعنامه جديد جلوگيري شود. آنها پيش بيني كرده‌اند با سوختن دو كشتي و قرباني شدن تعدادي از ايرانيان اعزامي به غزه، دو امكان پيروزي براي حكومت بدست مي آيد: اول سركوب جنبش سبز و دوم ماله‌كشي بر پذيرش شرايط جهانيان در پرونده هسته‌اي. شايد به دستآورد سوم هم چشم طمع دارند:" پرچمداري مجدد جهان اسلام در رويارويي با اسرائيل"

بنابراين در روزهاي آينده سفرهاي خارجي منوچهر متكي و مقامات هسته‌اي بيشتر خواهند شد و بعد از فروكش كردن اين اخبار داغ، حكومت اعلام خواهد كرد كه "دنيا در مقابل ايران شكست خورد و نتوانست قطعنامه اي صادر كند!" اما در لايه‌هاي زيرين اين بازار مكاره، چه جوي‌ها كه از خون جاري خواهد شد: در سواحل غزه و در ايران.

هوشياري و دقت، امروز بيشتر از هميشه لازم است. جنبشي كه با خون بهترين فرزندان اين سرزمين به يك سالگي رسيده، اكنون در ميانه يك بازي چندضلعي كثيف قرار گرفته است. به همان ميزاني كه هوشيار باشيم و مدبرانه عمل كنيم و متحد باقي بمانيم، مي‌توانيم اين بازي را به سود خود تغيير دهيم. وگرنه سهم ما جز حسرت نخواهد بود. كودتاچيان مي‌خواهند درياي سبز ما را با يك جنگ ساحلي سياه در غزه كنترل كنند! مي‌توانند يا نه؟ بسته به همت ماست.

اين يادمان باشد كه: اين مهم نيست كه "كارهاي بزرگي" براي جنبش بكني، مهم اين است كه كارهاي كوچك را با " تعهد و عشقي بزرگ" انجام بدهي

کل مطلب در خود نویس :

كودتاچيان چه در سر دارند؟ كنترل بحران داخلي در غزه!

رابطه ی زلزله ها ی 7 ریشتری در توکیو و فساد اخلاقی بر اساس تئوری آخوندیسم

با این اوصافی که آقایون میگویند پس توکیو یکی از کانون های اصلی فساد و فحشا بر روی زمین است ولی با توجه به پیشرفتهای چشمگیر ژاپنی ها برای مقاوم سازی وایمن سازی ساختمانها در مقابل زلزله سالیان سال است که خداوند قادر متعال در تنبیه و مغضوب نمودن این قوم فاسد عاجز مانده و هر چه توکیو را تکان میدهد انگار که نه انگاروبدین گونه است که مردم توکیو به ریش خداوند قهار می خندند .پس ما طبق این تئوری در آخوندیسم نتیجه میگیریم اگر می خواهیم به فساد و فحشا بپردازیم اول ساختمانهایمان را باید استاندارد و ضد زلزله بسازیم بعد به فکر فساد بیافتیم(پیشرفت در زمینه ی ساختمان سازی + کمی وجدان ساختمان ساز ها=آسودگی خیال برای پرداختن به فساد و فحشا). اکنون به راحتی می توان در یافت که چرا دریک مملکت اسلامی نباید بناهای محکم و استوار ساخته شود

نوری زاده: علت اصلی ممانعت از خروج خاتمی حسادت دیرینه ی خامنه ای به خاتمی بخاطر محبوبیت بین المللی وی بوده

علاج واقع قبل از وقوع باید کرد / برنامه ی جنبش سبز در مورد حمله ی نظامی احتمالی چیست و چه باید باشد ؟

متاسفانه تا کنون در بالاترین به موضوع مهم "حمله ی احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران و راهکار جنبش سبز در قبال آن" به صورت قابل قبولی پرداخته نشده است. خودمان را فریب ندهیم و نگوییم جنگی نخواهد شد.در هیچ دوره ای آمریکا و اتحادیه اروپا در مورد استفاده از راهکار نظامی در قبال ایران اینچنین با یکدیگر متحد و یک صدا نبوده اند.و هیچوقت هم در این 30 سال حاکمیت فاسد ایران اینچنین نزد مردم ایران و افکار عمومی جهان رو سیاه و به طبع آن ضعیف نشده بود.پس ساده انگاری محض است که بگوئیم این تهدیدات همه کشک است و همیشه از این حرفها زده اند و غربی ها صرفا برای ایجاد جنگ روانی و فشار فقط خوابیده پارس می کنند.با توجه به دلایل فوق الذکر و سیاست های ماجراجویانه و چموشانه ی حاکمیت ایران این جنگ قطعی است.و فقط یک عامل است که ممکن است بتواند معادلات را بر هم بریزد و آن عزم جنبش بزرگ سبز است .حال یک سوال اساسی مطرح میشود : این جنگ به زیان جنبش سبز است یا به نفع آن؟ اگر به زیان جنبش است پس در این صورت راهکار جنبش چیست؟ آیا میتوان دست روی دست گذاشت؟ چگونه می توان غربی ها را از حمله ی نظامی منصرف کرد؟ و از سوی دیگر اگر عده ای بر این باورند که این جنگ به نفع جنبش است و کمکی است برای پیروزی جنبش باید پاسخ دهند که با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن جزئیات و کیفیت این حمله و عدم اطلاع از سطح گستردگی آن باید مشخص شود که آیا وقوع جنگ تحت هر شرایطی برای جنبش مفید خواهد بود و اینکه طبعات بعد از جنگ چه خواهد بود ؟ و آیا آن نیز به نفع جنبش خواهد بود ؟ و خیلی سوالات و بحث های دیگری که پیش می آید.من به عنوان یک عضو کوچک از جنبش سبز و جامعه ی بالاترین این قضیه را در بالاترین مطرح میکنم بلکه تعدادی از دوستان بالاترینی و سبز من این نوشته ی برادر کوچکتر خود را ببیند و این خواهش را دارم که آنها نیز با مطرح کردن و پرداختن بیشتر به این موضوع مهم کمک کنند تا زمینه ای بوجود آید برای بحث و گفتگو و مطرح شدن همه ی نظرات نه فقط در بالاترین بلکه در تمام محافل سبزتا بتوان در نهایت به یک اتحاد نظر و استراتژی منسجم در قبال این موضوع حیاتی دست یافت

تاثیر گذاری جنبش سبز و استفاده از نماد سبز در انتخابات دیگر کشورهای خاورمیانه

سی سال است میخواهید به زور انقلابتان را صادر کنید و به غیر از حزب الله لبنان و حماس در غزه دستاوردی نداشته اید که آنهم تنها به یومن سرازیر کردن ثروت های این مملکت در جیب گشاد این جماعت بوده است اما از این سو ببینید جنبش سبز چه زیبا و در عرض چند ماه جهانی شد و روز به روز محبوب تر میشود تا آنجایی که مردم آزادی خواه دیگر کشورهای منطقه نیز برای انتخابات از نماد سبز بهره گرفته اند و میگیرند.زیرا مردم ایران زمین رنگ سبز را دیگر به سمبل عدالت طلبی وآزادی خواهی ومخالف با تبعیضات دینی و قومی تبدیل کرده اند. با خواندن مطلب زیر میتوان به اوضاع و احوال و جو انتخاباتی در چند کشور خاورمیانه پی برد

بر گرفته از پیک نت

درحالیکه در ایران سه قوه قضائیه و مقننه و مجریه که بر هر سه آنها سپاه اشراف و نظارت دارد، مقابله با رنگ سبز و جنبش سبز را در صدر برنامه های خود قرار داده اند، در منطقه خاورمیانه موج بزرگ سبز برخاسته است. رئیس جمهور مادام العمر مصر به آخر خط رسیده است. حسنی مبارک در میانه 80 سالگی و 90 سالگی در یکی از بیمارستان های آلمان تحت عمل جراحی قرار گرفته است. در مصر یگانه جانشینی که مردم او را انتخاب خواهند کرد "محمد البرادعی" رئیس مصری و پیشین آژانس انرژی اتمی است. در هفته های اخیر در هیچ مراسمی بدون کراوات سبز ظاهر نشده است و طرفدارانش از هم اکنون رنگ سبز را برای انتخابات آینده انتخاب کرده اند. این رنگ می رود تا در برابر اخوان المسلمین قرار گیرد که تا دو سال پیش بسیاری از محافل سیاسی پیش بینی می کردند در صورت انتخابات در مصر، آنها برنده خواهند بود. اکنون گردش به سمت "سبز" در مصر از اخوالمسلمین پیشی گرفته است و این یعنی اسلام اصلاح طلب و مخالف خشونت و خرافات. در افغانستان، کرزای می کوشد با سلطه بر انتخابات پارلمانی این کشور، پایگاه خود را در مجلس این کشور تثبیت کند. طالبان رقیب نظامی دولت است، درحالیکه مردم از جنگ نفرت پیدا کرده اند. در میانه این تضاد میان خواست مردم و دولتی که به ارتش ناتو متکی است و طالبانی که به ارتش پاکستان و پول عربستان سعود اتکاء دارد، دکتر عبدالله عبدالله قرار گرفته است. او با زیرکی از مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان کنار کشید و منتظر ماند تا چهره کرزای بیش از پیش برای مردم آشکار شود. حالا او با لیست کاندیداهای انتخابات پارلمانی در صحنه ظاهر شده است. البته او نیز با کراوات سبزی که از انتخابات ریاست جمهوری تاکنون آن را از خود جدا نمی کند. از سر اتفاق نیست که جنبش طرفدار او نیز رنگ سبز را انتخاب کرده است. عکس هائی که از روز رای گیری در انتخابات اخیر عراق منتشر شده، نشانه های انکار ناپذیری از رنگ سبز را به نمایش می گذارند. مردم پشت اتومبیل ها پرچم سبز نصب کرده اند، پوسترهای تبلیغاتی اگر کاملا به رنگ سبز نباشند، علامتی از رنگ سبز دارند. در منطقه کردستان عراق، جبهه "تغییر" که متشکل از نیروهای پیشرو است و روشنفکران از آن حمایت می کنند، رنگ سبز را درانتخابات پارلمانی انتخاب کرده است. این ائتلاف آنچنان در میان مردم کرد عراق برای خود جای باز کرده که جلال طالبانی رئیس جمهور کرد عراق، تبلیغات انتخاباتی در کردستان را طی بخشنامه ای محدود کرد، زیرا ادامه تبلیغات انتخاباتی به سود جبهه "تغییر" بود! این جبهه طرفدار عراقی فدرال و مستقل، با سمت گیری عدالت اقتصادی و دفاع از آزادی هاست. درترکیه تحولات مهمی در جریان است. این تحولات صرفا در تلاش برای خنثی سازی نقش ارتش در امور سیاسی این کشور خلاصه نمی شود. نخست وزیر ترکیه "اردوغان" برای اصلاحات دراین کشور، یک طرح اصلاحی را به پارلمان برده است. در این طرح نیمه مذهبی حاکمیت و جامعه تقویت می شود، اما مذهب سبز. بموجب این طرح اصلاحی جنگ در کردستان ترکیه باید خاتمه یابد، حقوق مدنی و قومی و مذهبی و فرهنگی – از جمله زبان کردی- کردها به آنها باز گردانده شود و فعالیت سیاسی غیر مسلحانه احزاب کرد آزاد شود. این طرح اگر با موفقیت پیش برده شود، پارلمان آینده ترکیه فراکسیونی رسمی از کردهای این کشور خواهد داشت. احزاب چپ و از جمله حزب کمونیست ترکیه با تنگناهای کمتری فعالیت خواهند کرد. و حالا اگر به عکس های اخیر "اردوغان" در تلویزیون ها نگاه کنید، کراوات سبز را بر گردن او می بینید. همچنان که پرچم و رنگ سبز در حزب عدالت و توسعه رو به تسلط است! بحث بر سر کراوات و پرچم نیست، بحث بر سر تحول بزرگی است که جنبش سبز مردم ایران در منطقه بوجود آورده و در واقع منطقه خاورمیانه و برخی کشورهای اسلامی همجوار ایران را تکان داده است. اسلام سبز بعلامت رویش و زندگی، در برابر اسلام سیاه بعلامت طرفدارای از زندان، اعدام، ترور، قتل، استبداد، حکومت فردی و سرکوب. رنگ سبز در لبنان نیز جانشین رنگ زرد حزب الله خواهد شد؟ هنوز تاثیر شگرفت جنبش سبز مردم ایران بر منطقه در پیش است!

حکومت ناخواسته از همان روز 22 خرداد به استقبال چهارشنبه سوری رفته است

دو تصمیم جنون آمیز در بیت رهبری/ دستگیری موسوی و پیش دستی برای آغاز جنگ از طریق حزب الله و حماس با اسرائیل

بر گرفته از پیک نت 88/12/8 :

در حاشیه برخی دیدارها که طی روزهای اخیر در تهران انجام شده، دو خبر در کانون بحث قرار داشته است.

1- آغاز جنگ تازه ای میان لبنان و اسرائیل و همچنین حماس در غزه، که مبتکر و مشوق آن علی خامنه ایست.

2- شیر یا خطی که برای دستگیری موسوی یا کروبی در بیت رهبری می اندازند و این که اینطرف تعطیلات نوروزی و با هدف کنترل چهارشنبه سوری دست به این اقدام بزنند و یا در جریان تعطیلات نوروزی و نا متمرکز بودن و سرگرم بودن مردم.

در مورد اول، اتفاق نظر بر اینست که علی خامنه ای با آگاهی از تدارک حمله نظامی به تاسیسات اتمی و نظامی جمهوری اسلامی، می خواهد پیشدستی کرده و اسرائیل و امریکا را در لبنان درگیر کند و با همین هدف احمدی نژاد را با 400 میلیون دلار کمک به حزب الله راهی دمشق کرد. او راهی دمشق شد، تا علاوه بر ابلاغ پیام خامنه ای، و همآهنگی با بشار اسد رئیس جمهورسوریه، با خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس و همچنین سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان که 400 میلیون دلار در اختیار وی قرار گرفت نیز مسئله حمله و جنگ را همآهنگ کند. احمدی نژاد به همراه سردار وحیدی وزیر دفاع پیش از سفر دمشق، راهی خراسان جنوبی شد تا دهانه های مرزی ایران و افغانستان که احتمال می دهند امریکا از آنها نیز برای حمله به ایران امریکا استفاده کند، بررسی شود.

در مورد دوم، نظر شخص علی خامنه ای، بازداشت میرحسین موسوی و پس از آن، سپردن کروبی به دادگاه ویژه روحانیت است. او با این تصور که تنور اعتراضات سرد و کنترل شده، معتقد است پیش از وقوع یک حمله احتمالی باید موسوی را زندانی کرد زیرا بیم آن می رود که در صورت حمله به ایران، همه مخالفان جنگ که بی شک تعداد زیادی از فرماندهان سابق و کنونی سپاه نیز در میان آنها هستند پشت وی جمع شوند.

گفته می شود، موسوی از جزئیات این بحث در بیت رهبری و در میان فرماندهان سپاه مطلع است و به همین دلیل تمهیداتی برای پس از زندانی شدن خود اتخاذ کرده و شخص هاشمی رفسنجانی را درجریان گذاشته است، تا در صورت ضرورت و صلاحدید، این تمهیدات و پیش بینی ها را به اطلاع خامنه ای برساند.

سازگارا و نوری زاده به جای چهار شنبه شب ها از این به بعد جمعه شب ها مهمان صدای آمریکا خواهند بود

کدام یک به واقعیت نزدیکتر است/.حکومت ریگی را دستگیر کرده است یا حکومت ریگی به کفش دارد

انتشار فیلم حمله لباس شخصی ها و نظامیان به کوی دانشگاه که کاملا مستند و غیر قابل انکار هست چنان برای رژیم سنگین تمام خواهد شد که از کابوس آن و برای فرار موقت از تبعات بعد از آن در همان شب همزمان با پخش فیلم از بی بی سی عبدالمالک ریگی را بعد از چندین سال دستگیر کرده اند

ترور ناتمام پیام فضلی نژاد/آخرین بازی با جان یک قربانی امنیتی

پیام فضلی نژاد، از نخستین وبلاگ نویسان ایران که توسط سازمان امنیت موازی در دوران ریاست جمهوری خاتمی دستگیر شده و در زندان به خدمت این سازمان درآمد، در یکی از خیابان های تهران با چند ضربه چاقو بشدت مجروح شد. او را به بیمارستان منتقل کردند اما وضع جسمی وی وخیم گزارش شده است.

فضلی نژاد، پس از آن که در بازداشت امنیتی به خدمت گرفته شد، به روزنامه کیهان منتقل شد تا در ستاد جنگ روانی این روزنامه که توسط حسن شایانفر- از بازجویان دهه 1360 و همکاران حسین شریعتمداری- اداره می شود فعالیت امنیتی کند. گفته می شود، وی در ماه های اخیر به همراه حسین درخشانی که او نیز از داخل زندان به خدمت مقامات امنیتی در آمده، به ارتش سایبری سپاه پاسداران پیوستند. این احتمال که پس از بی نیازی از خدمات امنیتی پیام فضلی نژاد شریعتمداری و شایانفر با قربانی کردن قصد جان وی را کرده باشد کم نیست. دو هدف را با این ترور ناتمام دنبال کردند:

1- رهائی از دردسر یک فرد شناخته شده که در زندان امنیتی به خدمت در آمده و همه او را می شناسند.

2- ایجاد یک جنجال جدید با هدف متهم کردن دانشجویان و یا دوستان سابق فضلی نژاد که در جنبش سبز فعال اند به اقدام علیه جان او.

این درحالی است که چاقوکشی و قمه زنی، نه کار جنبش سبز است و نه کار دانشجویان. این نوع کارها، در پرونده آنهائی ثبت است که دکتر سامی را در مطبش با چاقو کشتند و یا روشنفکران را در خیابان ربوده و درجریان قتل های زنجیره ای کشتند و یا در نماز جمعه تهران با چاقو قصد جان عطاء الله مهاجرانی و عبدالله نوری را داشتند
برگرفته از پیک نت

استخاره علی خامنه ای برای کناره گیری از رهبری

سه یا چهار روز بعد از 22 بهمن رهبر با تعدادی از فرمانده سپاه جلسه بررسی راهپیمائی این روز را داشته است. ایشان دراین جلسه بغض آلوده می گوید: خسته شده ام، فشار خیلی زیاد است، چند بار استخار کردم که رهبری را رها کنم.

من از نتیجه جلسه اطلاعی ندارم، اما آنچه که برایتان نوشتم صحت دارد و تائید شده و بیش از این هم اطلاع ندارم(پیک نت: ما صرفا بدلیل اعتماد به منبع ارسال خبر آن را بصورت یک پیام منتشر می کنیم و هیچ نظری در تائید و یا تکذیب آن نداریم و هیچ تفسیری نیز بر آن اضافه نکردیم)ه

برگرفته از پیک نت

بادکنک های سبز را در آسمان رها نکنیم.آنها را در آسمان ثابت نگاه داریم

مزایای این ایده اینه که سادست,کم خرجه(دو عدد بادکنک سبز که با هلیوم یا گاز شهری پر شده +یک عدد نخ بلند برای اتصال بادکنک ها به هم),اجراش زمان زیادی نمیبره نهایتا 30_20 ثانیه,برای مدتی به راحتی در ملا عام خواهد بود و ملت از دیدنش کیفور خواهند شد,اعصاب کودتا چیا رو به هم میریزه,از هر سیم و میله ای که تو هوا معلق باشه میشه استفاده کرد که تو هر خیابون و کوچه ای فراوونه,هر چی میله یا سیم مورد نظر مرتفع تر باشه مزدورهای رژیم برای دسترسی و پایین اوردن یا ترکوندن بادکنک ها بیشتر مشکل پیدا میکنند پس بهترین گزینه سیم ها و میله ها ی در ارتفاع خیلی بلند هست که البته عیبش اینه که عملی کردنش یکم سخت تر میشه ولی اونم با بلند تر در نظر گرفتن نخ بادکنکها برای آسونتر شدن تخمین و هدفگیری میله یا سیم معلق و انجام این کار در شرایطی که وزش باد نباشه شدنی میشه.اگر این ایده از نظرتون مشکلی داره یا برای کاملتر شدن هنوز جا داره خوشحال میشم مطرح کنید

تقاضا از سران جنبش/ سناریوی تخریب و آتش زدن اموال عمومی در شب چهار شنبه سوری به اسم جنبش سبز را از اکنون عقیم کنید

به راحتی میتوان حدس زد که حداقل تا یک هفته بعد از چهار شنبه سوری در صدا و سیمای کودتا که متاسفانه تنها رسانه ی بسیاری از هم وطنانمان هست شاهد این تصاویر خواهیم بود; بانک ها و مغازه ها و اتوبوس هایی که در شعله های آتش فتنه ما سبزها میسوزند و دودشان همه جا را فراگرفته. مصاحبه با مصدومان بی گناهی که صرفا رهگذر بوده اند و بوسیله بمب دست ساز ما سبزها آسیب و جراحت های جبران ناپذیری دیده اند ,مصاحبه با افرادی که شیشه خانه ها و یا مغازه هایشان را ما سبزها خرد کرده ایم و به اموالشان آسیب رسانده ایم.اعتراف گیری از دستگیر شدگانی که از اعضای فعال جنبش سبز هستند و برای اغتشاشگری و بمبگذاری از عوامل ضد انقلاب و غرب دستور گرفته اند, صدور حکم اعدام های فله ای و مجازات های سنگین و خیلی موارد دیگر که خودتان با توجه به تجارب این 8 ماهه اخیر میتوانید به راحتی آن را تصور کنید.البته بسیاری از ما در بالاترین و فضای مجازی تمام سعی خود را برای خنثی کردن این سناریوی کثیف میکنیم و خواهیم کرد ولی این به تنهایی کافی نیست و همه ی این توطئه های از پیش طراحی شده زمانی نقش بر آب میشود که رهبران جنبش هر چه زودتر برای برائت جنبش سبز از چهار شنبه سوری همراه با آتش افروزی و خشونت بیانیه ای قاطع و هوشمندانه صادر کنند تا اولا سبزها برای چگونگی مواجهه با چهار شنبه سوری به یک وحدت نظر,انسجام و هماهنگی فراگیر دست یابند و ثانیا با اطلاع رسانی و تبلیغات گسترده ی ما سبزها در مدت زمان مانده به چهار شنبه سوری سناریوی کثیف رژیم عقیم شده و توپ را در زمین حکومت انداخته و در صورت وقوع اتفاقات ناگوار در چهار شنبه سوری اولین مظنون ومتهم این خود رژیم خواهد بود

طرح بادکنک_سیم برق یک ایده ی دیگر برای چهار شنبه سوری عاری از خشونت و هر روز سبز دیگری

مزایای این ایده اینه که سادست,کم خرجه(دو عدد بادکنک سبز که با گاز شهری پر شده +یک عدد نخ بلند برای اتصال بادکنک ها به هم),اجراش زمان زیادی نمیبره نهایتا 30_20 ثانیه,برای مدتی به راحتی در ملا عام خواهد بود و ملت از دیدنش کیفور خواهند شد,اعصاب کودتا چیا رو به هم میریزه,از هر سیم و میله ای که تو هوا معلق باشه میشه استفاده کرد که تو هر خیابون و کوچه ای فراوونه,هر چی میله یا سیم مورد نظر مرتفع تر باشه مزدورهای رژیم برای دسترسی و پایین اوردن یا ترکوندن بادکنک ها بیشتر مشکل پیدا میکنند پس بهترین گزینه سیم ها و میله ها ی در ارتفاع خیلی بلند هست که البته عیبش اینه که عملی کردنش یکم سخت تر میشه ولی اونم با بلند تر در نظر گرفتن نخ بادکنکها برای آسونتر شدن تخمین و هدفگیری میله یا سیم معلق و انجام این کار در شرایطی که وزش باد نباشه شدنی میشه.اگر این ایده از نظرتون مشکلی داره یا برای کاملتر شدن هنوز جا داره خوشحال میشم بگید

در صدا و سیما بویی از اعتدال و سازش نمی آید; پناهیان : اصل ولایت فقیه از بقیه اصول قانون اساسی(مردم) مهم تر است(در برنامه ی دیروز امروز فردا

در قسمتی از اراجیفش گفت :" اصل ولایت فقیه از اصول دیگر قانون اساسی مهمتر است".و در قسمت دیگه گفت :" حفظ نظام از نماز واجب تر است" .من فقط چند دقیقه تونستم این برنامه را نگاه کنم.از بس بوی تعفن و کثافت از این برنامه میومد و اونقدر ما ملت رو ناچیز و حقیر شمردند که دیگه طاقت نیاوردم و نتونستم بقیه برنامه را ببینم.تف بر ذات حاکمیت و نظامی که مردم در آن هیچ شمرده شوند.از آقایان کروبی موسوی و خاتمی باید پرسید آیا بر سر حقوق ملت میتوان با این حیوان صفتان سازش کرد ؟

دولت چین بعد از اعلام موضع شفاف بر علیه جنبش سبز, منتظر تحریم همه جانبه کالاهایش توسط مردم ایران باشد

فرصتی برای سبزها ; نظر سنجی آنلاین در مورد تقلب در انتخابات توسط سایت الف

جهت اطمینان با فیلتر شکن رای دهید.
لینک مورد نظر
http://alef.ir/1388/content/view/61194/

شریعتمداری سند و مدرکت رو بزار دم کوزه آبشو بخور.میخوای بگی مال تو از اسناد و مدارک احمدی نژاد هم معتبر تره ؟

قتل ندا آقا سلطان رو گفتی کار انگلیس بوده.قتل خواهر زاده ی موسوی رو گفته نقشه ی خود موسوی بوده.گفتی مریم رجوی در مصاحبه با بی بی سی فارسی گفته به پیتزا پپرونی علاقه داره و از قضا سران اصلاح طلب هم در یک دیدار قبل از انتخابات همشون برای شام پیتزا پپرونی میل میکنند که نشون میده چقدر خط فکریشون به مریم رجوی نزدیکه.گفتی سران اصلاحات مزدور سیا و موساد هستن و خیلی اراجیف دیگه که اگه بخوام همه رو بگم باید همه ی آرشیو کیهانو تایپ کنم .اگه همین مطالب رو عینا یه روزنامه اصلاح طلب به عنوان طنز چاپ کنه میتونه با تیراژ ملیونی کلی فروش کنه.حالا میای تو صدا و سیما میگی من سند دارم؟مگه احمدی نژاد سند نداشت ؟و در پایان باید بگم سپاس خدایی که دشمنان ما را از احمقها قرار داد.

پیشنهاد : درخواست و پافشاری سران جنبش از حاکمیت برای دادن مجوز تجمع سکوت در نقطه ای خارج از شهر(آکسیون باخت-باخت)ه

با توجه به سمپاشی های رسانه های حاکمیت کودتا برای خشن جلوه دادن ذات جنبش سبز و چسباندن جنبش به دین ستیزی و بی حرمتی به عاشورا و غیره و سوء استفاده از احساسات بعضی از اقشار مذهبی ساده دلی که به اخبار سالم دسترسی ندارند که همه اینها در جهت شروع مرحله ی جدید سرکوب و اعدام های دسته جمعی زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان به اتهام محارب با اسلام و امام زمان و غیره میباشد.در این برهه از زمان سران جنبش شاید بتوانند با دادن درخواست تجمع سکوت در نقطه ای خارج از شهر حاکمیت را با آکسیون باخت-باخت مواجه کنند